تفسير دافعالبلية اثر شيخ محسن، فرزند شيخ محمد رفيع بن محمدحسين بن محمد رفيع رشتي متولد حدود 1220، متوفي حدود 1300هـ ق است، كه متخلص به عاصي ميباشد. وي در اصفهان به دنيا آمد و در قزوين مسكن گزيد و در آنجا مدفون شد. شيخ محسن از مفسران گمنام شيعه و از اسطوانههاي بزرگ دوران بود كه صاحب تأليفات فروان است. از متكلمان دوران قاجار و صاحب اجتهاد و خطابه و وعظ نيز بود.
سطوح علمي خود را نزد پدرش شيخ محمد رفيع رشتي و ساير فضلاي اصفهان به پايان برد. فقه و اصول را از حوزه? درس شيخ ابراهيم كلباسي صاحب الاشارات و سيدمحمد شهشهاني و سيد محمدباقر حجتالسلام شفتي و سيد ابوتراب اصفهاني و شيخ عبدالعلي ماسولجي فراگرفت.
در سال 1255هـ راهي قزوين شد و در آن ديار به تكميل علوم معقول و منقول پرداخت. فقه و اصول و حديث و تفسير را از حوزه? علمين، شيخ محمد صالح برغايي حائري (م 1271 هـ ق) و شهيد ثالث (شهادت 1263 هـ ق) به پايان برد. در حكمت و فلسفه از محضر آخوند ملا آقاي حكمي و آخوند ملايوسف حكمي قزويني بهره برد و عرفان را از حوزه? شيخ ميرزا عبدالوهاب برغاني آل صالحي بهرهمند گرديد.
در سال 1260 هـ ق عازم موطن خود رشت شد و در سال 1267 هـ ق مجدداً به قزوين بازگشت. در قزوين به تدريس و فتوا و ارشاد مردم پرداخت. از آنجا كه از قدرت بيان خوبي برخوردار بود از مدرسان بنام حوزه قزوين شد و درسش رونق فروان يافت و طلاب بسيار از محضر پرفيضش بهره ميبردند. از آنجا كه مهارت خاصي در سخنوري داشت و با ملاحت طبع سخن ميگفت از خطيبان بنام آن عصر گرديد و در اكثر شهرهاي مهم ايران به مناسبتهاي مختلف دعوت ميشد و به وعظ و خطابه ميپرداخت.
در كنار تدريس و ارشاد مردم اهتمام بسياري به تأليف داشت تا آنجا كه بيش از يكهزار عنوان كتاب به نظم و نثر از وي به يادگار مانده است چنانكه در آغاز جلد سوم همين تفسير مي نويسد: اين هفتصد و دهمين عنوان از مؤلفات من است1 در نسخه? ديگري از مؤلفات وي آمده است: اين هزارمين كتابي است كه از تأليف آن فراغت يافتم.
ولي در برخي تأليفات خود اشارهاي به شرح زندگي خود دارد كه بعضاً با تناقض روبرو ميشود چنانكه در كتاب روضةالاحباب كه تأليف آن در سال 1266 هـ ق است مينويسد: هماكنون در سن سي و هفت سالگي هستم كه بنابراين سال ولادت وي 1229 هـ ق ميشود، در حالي كه در پايان جلد اوّل دافعالبليه آورده است كه اينك شصت و سه سال از عمر من گذشته است كه فراغت از اين كتاب سال 1278 هـ ق است و بنابراين سال ولادت ايشان 1215 ميشود. اين همه در حالي است كه در جاي ديگر سال تولد خود را 1220 آورده است.
شيخ محسن از طرف پدر به شيخ مفيد و از طرف مادر به شيخ بهائي2 ميرسد. وي داراي كتابخانه بزرگي در قزوين بود و در سال 1275 يكهزار جلد كتاب آن را وقف كرد. اين كتابخانه بعد از وي به دو فرزندش شيخ محمدعلي و شيخ حسين علي رسيد و در نيمه اول و آغاز نيمه دوم قرن چهاردهم هجري متفرق گرديد.
چنانكه پيشتر يادآورشدم، نگاشتههاي شيخ محسن به بيش از يكهزار عنوان كتاب و رساله در علوم گوناگون ميرسد. استاد ما شيخ آقا بزرگ تهراني، بيش از سي و پنج عنوان از تأليفات او را ضبط كرده است.3 در كنار تأليفات مختلف خود، چندين ديوان به عربي و فارسي دارد كه البته اشعار وي در عربي بسيار ضعيف و خالي از تنسيق ادبي و سبك شعري است. سيد احمد حسيني اشكوري نيز در كتاب خود، بيش از يكصد و بيست عنوان از مؤلفات او را فهرست كرده است.4 صاحب تراجمالرجال، شيخ محسن را فقيه اصولي و خطيبي توانا و جامع علوم و معارف و عارف به بعض علوم غريبه معرفي ميكند. و او را عالمي پركار در امر تأليف ميداند كه گاهي برخي از مؤلفات خود را چهار بار استنساخ كرده و براي علماي ديگر به رسم هديه ارسال داشته است. آثار وي بسيار گرانبها بود و براي ارشاد و تبليغ، بسيار رنج سفر را بر خود هموار ميكرد.5
از آثار وي ميتوان از كتاب:المستطرفات في جمع الاخبار و الروايات در بيست جلد، رياض الارواض، شرحي مزجي بر معالم در دو جلد، مسابكالالهام في مدارك الاحكام در اصول فقه، مقالات الصنائع در كيميا، مثنوي منظومه، ديوان شعر فارسي و ديوان شعر عربي نام برد.
شيخ محسن از جمله عالمان شيعه است كه به فرهنگ و علوم قرآن و تفسير آن بسيار اهميت داده است و به تأليفات گوناگوني در زمينههاي تفسير قرآن و علوم آن پرداخته است كه عبارتاند از:
1. لؤلوةالبحرين در يك مجلد به زبان عربي، شامل تفسير آيةالكرسي و سوره? قدر.6
2. مستطرفات المقال في تفسير سورة الزلزال.
3. ذريعةالوداد في تفسير سورة يوسف.
4. قبلة الآفاق في كشف رموز كلام الملك الخلاق.
5. دافع البليه در چهل مجلد، كه به تفصيل معرفي خواهد شد.
6. تجويد قرآن كريم.
اين تفسير به زبان عربي و در چهل جلد نگارش يافته است كه هر جلد قريب چهارصد تا پانصد صفحه? وزيري است. دافعالبلية يكي از بهترين ميراثهاي شيعه در قرن سيزدهم هجري است. متأسفانه شيخ آقا بزرگ تهراني با اينكه سي و پنچ عنوان از تأليفات وي را آورده است و حتي از برخي تفاسير وي مانند لؤلؤة البحرين ياد كرده است،8 نامي از اين تفسير به ميان نياورده است و آن را نديده است.
مفسر گرانقدر، تفسير خود را با ديباچه و مقدمهاي آغاز ميكند و متذكر ميشود كه در سال 1278 كه شروع به تفسير كرده است، مرض وبا شيوع يافته تا آنجا كه از زندگي مأيوس ميگردد و لكن با سلامتي، توفيق اتمام تفسير را مييابد. اين تفسير شامل مطالب دقيق و محققانه روايي و مباحث ادبي، لغوي، عرفاني و كلامي بسياري است كه برخي از مفسران كمتر بدانها توجه داشتهاند.
سه نكته مهم مورد توجه مفسر بوده است كه عبارتاند از:
1. تفسير را بر اساس روايات اهل بيت(عليهمالسلام) بنا نهاده است و بعد از ذكر آيه، روايات بسياري را آورده است و متناسب با آنها نظرات خود را بيان داشته است.
2. به نكات ادبي و لغوي توجه خاص داشته و در ذيل آيات آنها را به خوبي و لطافت بيان داشته است.
3. مفسر به مسايل عرفاني و كلامي و مباحث حكمي توجه داشته است و در تفسير برخي آيات به تأويلهاي عرفاني و كلامي پرداخته است.
1. پس از ذكر آيه به صورت كلي به تمام جوانب ادبي، نحوي و لغوي آيه ميپردازد.
2. روايات ذيل آيه را آورده و با ظرافتي خاص آنها را بيان ميكند.
3. معاني مختلف آيه را با توجه به روايات استخراج ميكند و مباحث عرفاني و كلامي و… را تبيين مينمايد.
نكته قابل ذكر اينست كه در برخي موارد ديده ميشود كه روايات به ظاهر متضاد را در ذيل آيه آورده است و لكن متأسفانه هيچگونه تلاشي براي رفع تضاد انجام نداده است و تنها به ذكر آنها اكتفا كرده است.
منابع روايي تفسير دافعالبليه يكي بحرالعرفان، استادش شيخ محمدصالح برغاني حائري است و نيز از تفسير مجمعالبيان، شيخ طبرسي بسيار بهره برده است.
آغاز تفسير بعد از بسمله (الحمدلله حمداً دائماً سرمداً للواقف علي الاسرار و الاعلان و من كرمه و فضله انزاله بجامع كلمة القرآن…) مجلداوّل تا سوم، نسخه? اصلي، به خط مؤلف، به شمارههاي 3273 و 4197 و 4199 ثبت دفتر كتابخانه آية الله مرعشي(ره) در قم ميباشد.10
سيد احمد حسيني اشكوري، به اختصار از آن در كتاب التراث العربي ياد ميكند.11
مؤلف عاليمقام يك دوره از اين تفسير را به شيخ حسن برغاني حائري آل صالحي فرزند استادش شيخ محمد صالح در كربلا اهدا كرده و اين دوره، به كاتب اين سطور به ارث رسيده است. در مخطوطات كتابخانه حقير موجود است.
از آنجا كه نام اين تفسير، متناسب به نظر ميرسد، لازم به يادآوري است كه چنانكه آورديم در آغاز تأليف آن در قزوين مرض وباي خطرناكي شايع شد و افراد بسياري را به كام مرگ فروبرد. مؤلف كه از زندگي مأيوس شده بود و مشغول به تأليف اين اثر گرانبار بود، معتقد بود كه از بركات اين تفسير خود و خانوادهاش از مرگ نجات يافتهاند لذا آن را «تفسير دافعالبلية» ناميد.
1. تفسير دافعالبلية، جلد سوم، برگ دوم از نسخه? خطي موجود نزد نويسنده? مقاله.
10. فهرست نسخههاي خطي كتابخانه آيتاللّه مرعشي(ره)، 9/58؛ 11/201، 202.
11. سيد احمد حسيني اشكوري، التراث العربي، 3/7، قم: انتشارات آيتاللّه مرعشي(ره)، 1414 هـ ق.
2. شيخ بهائي(ره) اولاد ذكوري از خود باقي نگذاشته است و مؤلف از اسباط اوست.
3. شيخ آقا بزرگ تهراني، الذريعه الي تصانيف الشيعة، 5/70 به بعد، بيروت: دارالاضواء.
4. احمد حسيني اشكوري، تراجم الرجال، 1/466، 467، قم: انتشارات آيتاللّه مرعشي، 1414 هـق.
5. همان /465.
6. اين كتاب را در مقاله تفسير و تفاسير شيعه در دائرة المعارف تشيع معرفي كردهام، دائرة المعارف تشيع، 4/559، تهران: 1373 ش. نيز عامر الحلو آن را در معجم الدراسات القرآنيه عند الشيعة الاماميه بدون ذكر خصوصيات ياد كرده است. /254، بيروت: دارالموسم 1411 هـ ق.
7. علينقي منزوي، فهرست اعلام الذريعه، 3/1986، تهران: دانشگاه تهران، 1419 هـ ق.
8. الذريعه الي تصانيف الشيعه، 18/378.
9. ر.ك: فصلنامه? بيّنات، شماره? 8، صص 22ـ32، زمستان 1374 ش.